به خدا توبه دارد، خجالت دارد، یه بی سر و پا کتاب می نویسد بنام «امیرالمومنین مروان»!!!
یه بی غیرت دیگر می نویسه «امیرالمومنین یزید» و...
اونوقت من و تو می گیم «امام»علی!!!!!
تبلیغ باید مهمترین اولویت حوزه علمیه باشد، زیرا راه و ابزار رسیدن به هر هدف دینی تبلیغ است. بدون تبلیغ از هدف نهایی دین که رسیدن به مقام خلیفه اللهی است تا اهداف میانی مثل تشکیل حکومت اسلامی و.. امکان پذیر نیست.
بلاغ مبین به معنای رساندن پیامی که جای تردیدی در آن نیست بسیار مورد تاکید قرآن است. در واقع قرآن، پیامبران و وارثان آنها را مسئول تبلیغ خطاب کردهاست. به همین علت از هزار سال قبل سنت تبلیغ در حوزههای علمیه رواج داشت. بزرگانی همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه مجلسی و.. به امر تبلیغ اهتمام ویژه داشتند. منبر رفتن، نگارش کتب، شعر و.. از اشکال تبلیغ بین علما بودهاست.
اما در زمان ما اهمیت تبلیغ مضاعف میشود زیرا اتفاقی در عصر ما افتاد که در هزار سال پیش از صدر اسلام سابقه نداشته و آن تشکیل حاکمیت اسلامی است. با تشکیل حکومت بر اساس محتوای دینی، انواع دشمنیها بر علیه ما وجود دارد.
از آنجا که پایه نظام اسلامی ایمان مردم است، حفظ ایمان به وسیله تبلیغ لازم و واجب است.
فردای نامزدیمون مریم خانم صبح زود با چهره ناراحتی که داشت آمده بود در خونه ما ،وبساط گله گذاری رو جلو در با مادرم راه انداخته بود ،منم از پشت پنجره نگاه میکردم وبه سرنوشت خودم فکر میکردم
باد هو میکشد. خودش را پرت میکند میان شاخ و برگ افرا. با شدت و عصبانی میخورد به در و پنجره. شیشهها ناراضی و معذب، تلق و تلق سرجایشان جابهجا میشوند. برای خودم یک غذای بد مزه درست کردهام. یکی دوقاشق بیشتر نخوردهام. بی سر وصدا. مثل یک دزد گرسنه تویِ تاریکی.
اولین بار که «البُرج» از کانال نهال پخش شد، در آشپزخانه مشغول کارهایم بودم. وقتی موضوع انیمیشن را متوجه شدم، ترجیح دادم همراه پسرم شوم و به تماشا بنشینم. این فرصت خوبی بود برای آشنا کردنش با موضوع فلسطین.
در ابتدا «متس گرورد» کارگردان این انیمیشن هدف ساخت خود را اینگونه بیان میکند؛ ساخت انیمیشن هدیهای از من برای شما خانوادههای فلسطینی است که همراه شما در «برجُ البَراجِنه» زندگی کردم و زندگی شما الهام بخش ساخت انیمیشن بود.
ماجرای انیمیشن درمورد دختربچهای فلسطینی به نام «وَردی» است. وردی در اردوگاهی در جنوب لبنان به دنیا آمد. او که حالا بزرگ شده و مدرسه میرود، تاکنون از گذشته خود و اطرافیانش بی خبر بود. در پی مجروح شدن جوان فلسطینی که در تظاهرات روز «النکبة» رخ داد، سوالاتی در ذهنش بوجود آمد. پدرِ پدربزرگش (که آقاجون صدایش میزند) علاقه خاصی به وردی دارد. نامش را نیز او انتخاب کردهاست. وردی (مثل گل).
موهای بلند، پرپشت، فر و سیاهش که باز و رها پشت کمرش تاب میخورد اعتماد به نفسش را بالا میبرد.
وقتی میخندید دندانهای لمینیت شده و سفید و مرتبش که روی یکی از انها نگین گذاشته بود پیدا میشد و گونههایش چال میانداخت و برجستهتر از همیشه میشد.ابروهای کار شده مشکیاش متقارن و زیبا روی چشمهای ابی فیروزهای کنار بینی عمل شده متناسب چهرهاش را خاص و گیرا کرده بود.
کلید را در قفل در چرخوندم اما در قفل نبود وبااولین چرخش در باز شد، جا خوردم صبح خودم در رو قفل کردم و بچه ها رو فرستادم مدرسه.... آیا ممکن آنها زودتر از من به خانه برگشتند؟؟اما عادت داشتند کفشاشون رو بلند نکنند ودم در هال میموندن ولی اکنون خبری از کفشای صورتی دخترانه ام نبود ...
آیا ابر زن وجود خارجی دارد یا فقط ساخته رسانه هاست؟
در سالهای نه چندان دور، مستند ساختن از زنی که راننده کامیون بود کار مهمی تلقی می شد. انگار همه باید متوجه می شدند زنی، کار خارق العاده، بخوانید مردانه کرده است.
آن سالها مساله اشتغال زنان چه به کارهای مردانه چه زنانه آنقدر بزرگ و ارزشمند نشان داده شد که رسانه های خودمان کمتر جرات کردند از زن خانه دار حتی رونمایی کنند.
نیروهای آمریکایی با آن همه تجهیزات و تکنولوژهای در اختیار، به کویر طبس آمدند تا پایگاهی برای حمله جهت نجات گروگان های خود ایجاد کرده و زمینه حمله به بیت امام و چند نقطه حساس در تهران را فرماندهی کنند. اما زهی خیال باطل که با فرمان خدا، شن های صحرا چشمان آنها را بست و در نتیجه برخورد هلی کوپترهای آنها بهم، تمام نقشه هایشان برملا و نقش بر آب شد.
سپاهی مجهز و مسلح به عدوات جنگی که تقویم و تکوین آن بر معنویت و تکلیف آن، حفاظت از همان معرفت و معنویتی است که ملتی سالها در پی آن دوید و با خون خود ثبت و اثباتش کرد.
سربازان نظامی خدا و قرآن و سربازان برترین ارزشهای انسانی ...
و بیشک همین تلاقی بیبدیل اندیشهها و اعتقادات آنها و مردم این سرزمین است که در تقدیر ذهنی همه منصفان و عدالتخواهان و آزادگان این مرز و بوم، تعظیم شدهاند و قدر و منزلتی در خور یافتهاند.