طلبه نوشت
هله! ای نسیم رحمت...

سه شنبه 1 اسفند 1402

هله! ای نسیم رحمت...

سحرگاهان اردیبهشتی گیلان، حال و هوای عجیبی دارد. هوایی که معطر از شمیم شکوفه‌های پرتقال و گلهای محمدی، عطر شبدرهای وحشی و سبزه‌های باران خورده از رگبار شبانه است، آسمان شبی که در دامن پرستاره‌اش کهکشان راه شیری به وضوح خودنمایی می‌کند، نوای دل انگیز بلبلان و صدای جیرجیرکها که تا صبح دل به دل هم داده‌اند، حتی صدای قورباغه‌هایی که در دل شالیزارها تا خود صبح از صدا نمی‌افتند و نسیم معطری که از لابلای برگهای درختان چنار به نرمی می‌گذرد و نوای عرشی اذان صبح موذن زاده را بر جانها می‌نشاند. این صحنه‌ی جانفزا و ناب، بی گمان، تلنگری است برای قلبی که راه آسمان را می‌شناسد و از این همنوایی طبیعت در تسبیح خداوند، جا نمی‌ماند.به گونه ای که او نیز خود را تکه ای از این جورچین زیبا می بیند و زبان به تسبیح و تقدیس پروردگارش می‌گشاید و همنوا با ساکنان طبیعت، به ذکر پروردگارش مشغول می شود. آنقدر در این منظره و صحنه‌ی زیبا، رحمت الهی و لطافت رحمانی، ظهور و بروز دارد که هرکس از این رهگذر خود را در مقام حضور پروردگارش نبیند، بی‌شک از گروه غافلان و محرومان خواهد بود.

سحرگاهان اردیبهشتی گیلان، حال و هوای عجیبی دارد. هوایی که معطر از شمیم شکوفه‌های پرتقال و گلهای محمدی، عطر شبدرهای وحشی و سبزه‌های باران خورده از رگبار شبانه است، آسمان شبی که در دامن پرستاره‌اش کهکشان راه شیری به وضوح خودنمایی می‌کند، نوای دل انگیز بلبلان و صدای جیرجیرکها که تا صبح دل به دل هم داده‌اند، حتی صدای قورباغه‌هایی که در دل شالیزارها تا خود صبح از صدا نمی‌افتند و نسیم معطری که از لابلای برگهای درختان چنار به نرمی می‌گذرد و نوای عرشی اذان صبح موذن زاده را بر جانها می‌نشاند. این صحنه‌ی جانفزا و ناب، بی گمان، تلنگری است برای قلبی که راه آسمان را می‌شناسد و از این همنوایی طبیعت در تسبیح خداوند، جا نمی‌ماند.به گونه ای که او نیز خود را تکه ای از این جورچین زیبا می بیند و زبان به تسبیح و تقدیس پروردگارش می‌گشاید و همنوا با ساکنان طبیعت، به ذکر پروردگارش مشغول می شود. آنقدر در این منظره و صحنه‌ی زیبا، رحمت الهی و لطافت رحمانی، ظهور و بروز دارد که هرکس از این رهگذر خود را در مقام حضور پروردگارش نبیند، بی‌شک از گروه غافلان و محرومان خواهد بود.
همانطور که این صحنه‌ی بدیع بنا بر مقتضای طبیعت، ماندنی نیست و از فصلی به فصل دیگر متغیر است، جلوه رحمت خداوند نیز، همیشه به این شکل و با حواس ظاهری، قابل دیدن و حس‌کردن نیست؛ بلکه رحمت الهی گاهی در قالب نفحات الهی خود را نشان می دهد. روایت نورانی منقول از وجود نازنین حضرت رسول به خوبی ترسیم‌کننده ماهیت نسیم رحمت الهی است: «إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن یُصِیبَکُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا: همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسیم‌هایى مى‌وزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که نسیمى از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نیفتید.» همین کلام حضرت رسول به خوبی نشان می دهد که نفحات و نسیم‌های رحمت الهی، نه از جنس امور محسوس؛ بلکه از نوع فرصتهای معنوی، حال عبادت، شوق هم صحبتی با خداوند و حال روحی مناسب برای انجام اعمال صالحه است. انسان برای درک این نوع از رحمت‌های الهی، باید باطنی بیدار، ضمیری روشن و ذهنی هوشیار داشته باشد. صاحب روحی باشد که با مناجات و انس با پروردگارش، صیقل خورده و زلال شده است. جانش با کلام خداوند، تطهیر شده باشد و با قلبی بیدار، سر بر سجاده گذاشته و همنوا با عالم هستی، یارب یارب کند. او باید در طول شبانه روز مراقب و نگهبان خیال و فکر و نگاه خود باشد تا رهزنان پیدا و ناپیدا فرصتهای او را به یغما نبرند و غارت‌زده رهایش نکنند.
فرصتهای معنوی که خداوند در ماههای قمری رجب، شعبان و رمضان برای بندگان خود تدارک دیده، از جنس همین نفحات و رحمات الهی است. خداوند رحمان نه تنها فرصت را در اختیار بندگانش قرار داده‌؛ بلکه زاد و توشه را هم برای آنها تدارک دیده است و از روی فضل و کرم خود، زمان میهمانی را هم مشخص کرده و راههای رسیدن به جایگاههای برتر را هم به بندگانش نشان داده است. انقدر نوع و جریان رحماتی که در این سه ماه جاری و ساری است و برای اهلش قابل درک است، جنس متفاوتی دارد، که هرکس خود را طالب آن نشان داده و مشتاق بهره از آنها باشد، می‌تواند به راحتی از آن بهره بگیرد و خود را در مسیر سیلان عنایت پروردگارش قرار دهد.
فرصت معنوی ماه شعبان و مناجات معروف شعبانیه، از همین جنس نفحات الهی است که از جایگاهی عظیم نزد عرفا و سالکان طریق حق برخوردار است. مرحوم میرزا جواد ملکی در کتاب شریف مراقبات به مناسبت ماه شعبان بیاناتی دارد، از جمله اینکه می‌گوید: برکت هر ماهی به عظمت دعاهای وارده در آن است و مناجات شعبانیه از غرر ادعیه شیعه است که نشان می دهد این ماه در مقام و مرتبه در کجا قرار دارد. رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی رحمت الله علیه نیز، نگاهی ویژه به این مناجات داشته است و آن را ادب نامه‌ای می‌داند که می‌تواند به انسان یاد بدهد که چگونه با پروردگارش مناجات کند، و ‌آن را مناجاتی می‌داند که اگر انسان دنبال آن را بگیرد و در آن فکر بکند، انسان را به یک جایی می‌رساند.
پس انسان آ‌گاه و عاقبت‌نگر، همواره مترصد فرصت است و وقت را مغتنم می‌داند؛ زیرا به خوبی واقف است که بنا بر فرمایش حضرت امیر علیه السلام:«فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد...» پس همواره با زیرکی باید منتظر این فرصتها باشد و از ان بهره بگیرد؛ چون می‌داند که جریان رحمت‌ الهی مثل نسیم است و گاه بگاه می‌وزد، از این رو خود را در معرض این نسیم و نفحه قرار می‌دهد و جان و روح خود را طراوت می بخشد.

 

به قلم: سیده رباب سید کاظمی

برچسب ها: منتخب روز