چندفرزندی
رشد عبارت است از زنجیرهای از تغییرات جسمی، اجتماعی، شخصیتی که به مرور زمان روی میدهد. اغلب دو عامل ژنتیک و محیط مسئول این تغییر در نظر گرفته میشوند. در خور توجه این که رشد در خلا روی نمیدهد. هر فرد به طور همزمان در چند بافت مانند بافت خانوادگی، تاریخی، اجتماعی و.. زندگی میکند. نزدیکترین و تاثیر گذارترین بافت رشد، خانواده است. در بافت خانوادگی نیز عوامل مختلفی بر روی رشد اولیه کودک و عملکرد آن در آینده تاثیر میگذارد. عواملی مانند سبکهای فرزندپروری والدین، شخصیت والدین، اعضای خانواده مانند خواهر و برادرها.
آنچه در این گفتار بررسی خواهیم کرد بررسی رشد کودک در غیاب یکی از این عوامل یعنی خواهر و برادر است.
فاکتورها و عوامل گوناگونی در شکلگیری شخصیت افراد در گذر از مرحله طفولیت تا بلوغ و رسیدن به اجتماع دخیل هستند، اما در این میان ارتباطات و رویدادهای دوران کودکی به عنوان مهمترین عامل موثر در ستونبندی شخصیت انسان از جایگاه خاصی برخوردار است.
در واقع همه بچهها میآموزند چطور با والدینشان ارتباط برقرار کنند، اما تنها کودکان خانوادههای چندفرزندی، یک دوره آموزشی فشرده دربارهی نحو کنار آمدن با بچههای دیگر را میآموزند.
نتایج این دوره این است:
۱.اجتماعی شدن فرزندان
که بچههایی که خواهر و برادر دارند هنگام ورود به دبستان با هم بهتر بازی میکنند، بیشتر سوال میپرسند و اجتماعیتر هستند.
۲. مهارت حل مساله
در خانوادههای دارای چند فرزند، هنگامی که بچهها میآموزند چطور اختلافاتشان را با هم حل کنند، یاد میگیرند برای حل اختلافات بین مردم به غیر از متوسل شدن به جنگ و دعوا راههای بهتری هم هست.
همچنین تجارب بالینی نشان میدهد هیچگاه فرزندان به دلیل مشاجره لا یکدیگر دچار عقده و یا مشکلات روانی نمیشوند البته به شرطی که والدین اینگونه مشاجرات را مدیریت کنند و تنها نقش نظارت و هدایت کلی را بر رفتار آنان داشته باشند.
۳.کاهش روحیه خودخواهی
عمده کارشناسان تربیتی از تنهایی به عنوان بزرگترین آسیب تک فرزندی یاد میکنند. در اکثر مواقع احساس تنهایی منجر به رشد روحیه خودخواهی و خودبینی در تک فرزند میشود. هنگامي که کودک اتاق اختصاصی و وسایل مربوط به خودش را دارد و لازم نیست در هیچ چیزی با کسی شریک شود و از خواستهاش کوتاه بیاید در دنیای تنهایی غرق میشود. اما در خانوادههای چند فرزندی، روحیه خودبینی به طور چشمگیری
جلوگیری میشود.
۴.کاهش حمایت و توجه افراطی والدین
عامل دیگری که منجر به افزایش روحیه خودخواهی در فرزندان میشود، توجه افراطی والدین به آنهاست. پدر و مادری که تمام عشق و امید خود را در یک فرزند میبینند برای جلب رضایت او، از هرگونه مخالفت پرهیز میکنند و باعث لوس و پرتوقع بار آمدن فرزند میشوند. در خانوادههای پرجمعیت به دلیل تعداد زیاد فرزندان والدین توجهات افراطی نداشته و امکان تبعیت مطلق از خواستههای فرزندان وجود ندارد.
۵. استقلال و آزادی
همچنین فرزندان خانوادههای چند فرزندی به دلیل
کمبود وقت والدین، مجبورند از سالهای نخست کودکی بسیاری از کارهایشان را خودشان انجام دهند.
انجام کارهای در حد توان کودک زمینه ایجاد استقلال و آزادی کودک را فراهم میکند. این دو رکن پایههای مهم تربیت کودک در سالهای بعد هستند. با تقویت آزادی و استقلال در فرزندان میتوان میوههایی نظیر احساس مسئولیت، روحیه همکاری، پذیرش اشتباهات را در بزرگسالی چید.
۶.تجربه موقعیتهای جدید
در خانوادههای دارای یک یا دو فرزند به دلیل توجه انحصاری و حمایت افراطگونه مساله آزادی و استقلال کودک به شدت آسیب میبیند. سلب آزادیهای لازم برای رشد و کاهش فرصت کشف در محیط پیرامون، مانع دستیابی به راههای مختلف برای رویارویی با موقعیتهای جدید در زندگی میشود.
اگرچه مدرسه و مهد کودک چنین فضایی را برای تنظیم تربیتی کودکان فراهم میکند، اما تحت تاثیر بودن این محیطها از ساختار و انضباط سازمانی معمولا متناسب با شرایط کودکی که در چهارچوبهای سازمانی نمیگنجد نیست.
بهترین محیط رشد
بهترین محیط رشد و تربیت آن محیطی است که بچهها هنگام خوابیدن، غذا خوردن، دعوا کردن و... باهم باشند یعنی محیط خانوادههای چند فرزندی.
سختترین مرحله تربیت برای این خانوادهها، تربیت فرزند اول است.اگر فرزند اول خوب تربیت شود و فاصله سنی بچهها استاندارد باشد، فرزنداول یک کمک کار تربیتی خواهد بود و فرزندان کوچکتر از طریق مشاهده و تقلید تربیت میشوند.
فرزندان در خانوادههای چندفرزندی میآموزند هرکسی باید گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و خانواده تنها در اندازه یک زمینهساز میتواند کمککار باشد.