طلبه نوشت
انیمیشن «The Tower»

سه شنبه 11 ارديبهشت 1403

انیمیشن «The Tower»

اولین بار که «البُرج» از کانال نهال پخش شد، در آشپزخانه مشغول کارهایم بودم. وقتی موضوع انیمیشن را متوجه شدم، ترجیح دادم همراه پسرم شوم و به تماشا بنشینم. این فرصت خوبی بود برای آشنا کردنش با موضوع فلسطین. در ابتدا «متس گرورد» کارگردان این انیمیشن هدف ساخت خود را اینگونه بیان می‌کند؛ ساخت انیمیشن هدیه‌ای از من برای شما خانواده‌های فلسطینی است که همراه شما در «برجُ البَراجِنه» زندگی کردم و زندگی شما الهام بخش ساخت انیمیشن بود. ماجرای انیمیشن درمورد دختربچه‌ای فلسطینی به نام «وَردی» است. وردی در اردوگاهی در جنوب لبنان به دنیا آمد. او که حالا بزرگ شده و مدرسه می‌رود، تاکنون از گذشته خود و اطرافیانش بی خبر بود. در پی مجروح شدن جوان فلسطینی که در تظاهرات روز «النکبة» رخ داد، سوالاتی در ذهنش بوجود آمد. پدرِ پدربزرگش (که آقاجون صدایش می‌زند) علاقه خاصی به وردی دارد. نامش را نیز او انتخاب کرده‌است. وردی (مثل گل).

 
 
اولین بار که «البُرج» از کانال نهال پخش شد، در آشپزخانه مشغول کارهایم بودم. وقتی موضوع انیمیشن را متوجه شدم، ترجیح دادم همراه پسرم شوم و به تماشا بنشینم. این فرصت خوبی بود برای آشنا کردنش با موضوع فلسطین. 
در ابتدا «متس گرورد» کارگردان این انیمیشن هدف ساخت خود را اینگونه بیان می‌کند؛ ساخت انیمیشن هدیه‌ای از من برای شما خانواده‌های فلسطینی است که همراه شما در «برجُ البَراجِنه» زندگی کردم و زندگی شما الهام بخش ساخت انیمیشن بود.
ماجرای انیمیشن درمورد دختربچه‌ای فلسطینی به نام «وَردی» است. وردی در اردوگاهی در جنوب لبنان به دنیا آمد. او که حالا بزرگ شده و مدرسه می‌رود، تاکنون از گذشته خود و اطرافیانش بی خبر بود. در پی مجروح شدن جوان فلسطینی که در تظاهرات روز «النکبة» رخ داد، سوالاتی در ذهنش بوجود آمد. پدرِ پدربزرگش (که آقاجون صدایش می‌زند) علاقه خاصی به وردی دارد. نامش را نیز او انتخاب کرده‌است. وردی (مثل گل).
آقاجون با گفتن اینکه اگر از گذشته خود باخبر نباشیم هیچی نیستیم ذهن وردی را بیشتر درگیر کرد.
اطرافیان بر خلاف آقاجون معتقدند که گذشته چیزی برای بازگو کردن ندارد. آقاجون که همیشه با فکر خاطرات گذشته زندگی کرده‌است شروع می کند به تعریف کردن. « وردی آن جوانان مجروح شدند بخاطر اینکه یک خواسته داشتند آن هم اینکه به خانه هایشان برگردند. در 15 می 1948 که روز النکبة نام گرفت توسط ارتش اسرائیل از خانه‌هایمان بیرون شدیم. و با وجود تلاش هایمان برای بازپس‌گیری مجبور به مهاجرت شدیم.»
آقاجون همیشه با امید بازگشت به سرزمینش کلید خانه‌شان را به گردن داشت. کلیدی که از پدرش به یادگار مانده‌بود. وردی در ادامه داستان تلاش می‌کند تا امید آقاجون را به او برگرداند ولی آقاجون کلید خانه شان را به وردی می‌دهد و به او می‌گویدکه او امیدش است.
در پایان داستان وردی در روز النکبة از امید برای بازگشت به خانه می‌گوید. برای آقاجونی که حالا برای همیشه به خانه‌اش برگشته‌بود.
این اثر با ترکیبی از استاپ‌موشن و دوبعدی ساخته شده‌است. شاید در نگاه اول تصویرسازی شخصیت‌ها چشمگیر نبود اما؛ شیوه مدل سازی آن‌ها و هماهنگی با فضا بیننده را با داستان همراه می‌کرد. 
در بخش موسیقی و صداگذاری هم در بخش‌هایی از آن کاملا احساسات ببینده را برمی‌انگیزد.
 
پ.ن: در ساخت به روش استاپ‌موشن به جای استفاده از نقاشی از عروسک‌های واقعی استفاده می‌شود. به این صورت که عروسک را کمی حرکت می‌دهند و سپس عکس می‌گیرند و این کار را تکرار می‌کنند تا تصویر حرکت نمایش داده‌شود. 
 
به قلم سرکار خانم فاطمه پیرمرادی
#معرفی_انیمیشن

برچسب ها: رسانه و خانواده