طلبه نوشت
جهاد زنانه

شنبه 1 ارديبهشت 1403

جهاد زنانه

آخر رمان نامیرا نویسنده از قول یکی‌ از قهرمان‌های داستان یک سوال می‌پرسد که:" آیا بعد از حسین بن علی چیزی در این دنیا هست که جانم را فدایش کنم؟"

آخر رمان نامیرا نویسنده از قول یکی‌ از قهرمان‌های داستان یک سوال می‌پرسد که:" آیا بعد از حسین بن علی چیزی در این دنیا هست که جانم را فدایش کنم؟"
و من نزدیک ده سال است دارم این جمله را نه در ذهنم، که با قلبم مرور می‌کنم. آن موقع دانشجویی بودم بی‌هیچ دلبستگی و مسئولیتی.
اما الان همسری هستم که دل در گرو خانواده دارم. دو فرزند خردسال که بیش از هر چیز برایم عزیزند. هربار که دلم برایشان ضعف می‌رود، عشقی بزرگتر در دلم نهیب می‌زند:" اگر یک روز بین عشق‌های کوچک و آن حقیقت بزرگ تزاحم پیش بیاید چه؟ آیا حاضری همه روضه‌هایی که پایشان اشک ریختی و سینه زدی را لبیک بگویی؟"
چند شب پیش وقتی موشک‌های ایرانی روی سر صهیونیست‌ها نازل شدند، باز سوال ده سال پیشم را مرور کردم.
از خودم پرسیدم:" آیا وقت آن رسیده که همه هستی‌ام را فدای امام زمانم کنم؟ آیا من هم می‌توانم مثل مادرمان زنانه پای امام بمانم؟" و همه احتمالات آینده را از ذهنم گذراندم. از اینکه قرار است جهاد ما چگونه باشد؟ چگونه فدا شویم؟ مثل خواهران فلسطینی فرزندان کفن‌پوش را بغل بگیریم و به دنیا بگوییم نمی‌خواهید از ذلت زندگی بدون خدا نجات یابید؟
یا جواب زخم زبان منافقان و مغرضان را بدهیم که چرا دلار گران شد؟ دخل و خرج موشک و پهپاد چقدر شده؟
اصلا چرا جوابشان را دادیم و تنبیه‌شان کردیم.
شاید باید آماده عملیات روانی صهیونیست‌ها شویم.
گیج و سردرگم به گوشه اتاق دخترها تکیه دادم و در حالیکه اخبار عملیات وعده صادق را از تلفن همراهم پیگیری می‌کردم به خودم گفتم:" اگر عاشق شده بودی خیلی زودتر از این‌ها وقتش می‌شد."
به خودم قول دادم جهادگونه پای کار امام بیایم از جواب احتمالی دشمن حیران نشوم. از اینکه قرار است فرداهای دفاع جانانه ایران چه شود، متحیر نشوم. باید قواعد مبارزه را یاد بگیرم. با تکه تکه پازل ظهور آشنا شوم و نقش خودم را در این حوادث اجرا کنم. چه آن نقش همسری باشد یا مادری. چه تبیین باشد یا فرمان ولی. فرقی ندارد وقتی من قرار است برای ظهور قدم بردارم. و فردای بعد از شکستن هیمنه صهیونیست‌ها باید با قوت بیشتری مسئولیت‌هایم را انجام دهم. چرا که فلسطین و حوادثش کلید رمز آلود فرج است. باید بدانم بعد از دل سپردن به مهدی‌زهرا هیچ کاری ارزش زندگی کردن ندارد جز آنکه در مسیر او باشد. و همه تکالیف من وقتی اسم جهاد می‌گیرد که به نیت او و برای او باشد.

 

#معرفی_کتاب

 

به قلم سرکار خانم مریم حمیدیان

برچسب ها: حقوق و تکالیف